گزارش جلسهٔ اول گروه پژوهشی قرآن بندرعباس
جلسهٔ اول گروه پژوهشی قرآن در ۳۰ شهریور مابین نماز مغرب و عشاء در مسجد گلهداری برگزار شد. متأسفانه بعضی از اعضا حضور نداشتند. موضوع پژوهش در جلسهٔ صفرم مورد اجماع قرار گرفت. و بین موضوعهای مختلف موضوع «عبادت» در قرآن انتخاب شد. برای اطلاعات بیشتر راجع به جلسهٔ صفرم گزارش جلسهٔ صفرم را بخوانید.
ابتدا عبدالله رئیسی شروع به ارائهٔ یافتههای خود کرد. که البته این ارائه را در شعری خلاصه کرده بود. از نظر او قرآن واژهٔ «عبد» را برای «مخلوق»(به فارسی: ایجاد شده) به کار برده است. و این که تمام مخلوقهای خداوند «عبدهای» او نیز هستند. و لیکن نحوهٔ عبادت هر بنده متفاوت است. او بر این باور است که دنبال کردن قوانین الهی که توسط موجودات انجام میشود، از جمله آب، همان پرستش یا عبادت است. و به عنوان مثال آب در دما(و فشار) مشخصی به جوش میآید یا یخ میزند. تنها استثنای بین موجودات انسان است که در مواردی اختیار دارد خلاف قوانین خداوند عمل کند.
جمله قرآن را بگشتم در طلب تا بیابم معنی آن عبد رب این بشد ما را نصیب از جستجو این چنین فهمیدم از منظور او عبد مخلوق است و خالق آن خدا کی توان کرد حلقه را از هم جدا جمله در آیات گفته این سخن رب و معبودی نباشد غیر من عبد باش وعبادت پیشه کن عقل دادم من تو را، اندیشه کن هر درخت و سنگ مشغول من است فعل هر ذره مقبول من است جز تو ای انسان که داری اختیار میکنی عصیان خفا و آشکار
فرد بعدی ارائه دهنده مصیب بود. تحقیق او بسیار فراگیر بود. او در مورد واژهٔ «عبد» و جمعهای آن «عباد» و «عبید» تحقیقاتی را کرده بود. مفرد واژه در فارسی به واژههای «بنده» و «برده» ترجمه میشوند. دو حالت جمع «عباد» و «عبید» در عربی به ترتیب برای «بندهها» و «بردهها» به کار میروند. ریشهٔ واژه در عربی دو معنی دارد: یکی تواضع و فروتنی و دیگری شدت و عصبانیت. در همین مورد این آیه از سورهٔ مریم دو معنی میتواند داشته باشد:
قل إن کان لرحمن ولد فأنا اول أول العابدین
معنی اول این که اگر برای خداوند فرزندی وجود داشته باشد من(=محمد) اولین پرستندهٔ آن فرزند هستم. و دوم این که اگر برای خداوند فرزندی وجود داشته باشد من(=خداوند) اولین کسی هستم که خشمگین میشود. البته اگر دانشی اندک از ترکیبیات داشته باشید متوجه میشوید که چهار معنی میتواند وجود داشته باشد. اشتباه نیست اما این دو معنی محتملتر و منطقیتر هستند.
نکتهای هم توسط عقیل سلیمانی دربارهٔ منشا معنی واژهها مطرح شد. برای فهم معنی واژگان در هر زبان معمولاً دانشمندان به سراغ مردم رفته و مشاهده میکنند که مردم واژهها را با چه معنی یا برای رساندن چه مفهومی به کار میبرند. در مقابل این نکته توسط بنده(=فاروق) یادآوری شد که برای فهم قرآن باید ببینیم جایی که قرآن در آن فرستاده شده از واژهها به عنوان چه کاربردی استفاده میکنند. عقیل ضمن تایید ادامه داد که بعضی از دانشمندان از این حد فراتر رفته و معنی واژهٔ مورد نظر یا واژهٔ همریشه را در زبانهای همخانواده بررسی میکنند. به عنوان مثال بررسی واژهٔ همریشه در دیگر زبانهای سامی مانند زبان عبری.
مصیب سه آیه را در تمام قرآن دربارهٔ «عبادت» یا به فارسی «پرستش» کلیدی میداند. اول، آیهٔ زیر از اواخر سورهٔ مریم:
إن کل من فی السماوات و الارض إلی آتی الرحمن عبدا
این آیه از اواخر ذاریات:
و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون
و این آیه از اواخر زمر:
قل یعبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله
دربارهٔ آیهٔ دوم(از سورهٔ ذاریات) بحث بیشتری شد. آیه میتواند یکی از این دو معنی را داشته باشد: «و جنها و انسانها را ایجاد نکردم مگر این که مرا بپرستند» که به هدف ایجاد کردن مخلوقهای مذکور دارد. و معنی دیگر «و جنها و انسانها را ایجاد نکردم مگر این که به آنها فرمان دادم مرا بپرستید». این موضوع برای بنده(=فاروق) تازگی داشت. عقیل اظهار داشت در صورتی که معنی اول مورد نظر باشد، این معنی در قرآن یتیم است. و بعید است موضوعی با این اهمیت در قرآن یتیم باشم.
نهایتاً نوبت به بنده(=فاروق) برای ارائهٔ یافتههایم رسید. اول من بر این باور بودم که که واژهٔ «عبد» هر کجا که قرآن آن را به خداوند نسبت میدهد تنها برای کسانی هست که او را بندگی میکنند. برای دفاع از این ایده من یکی از آیات ابتدایی سورهٔ مریم را مثال زدم که خداوند میفرماید «یادآوری بندهٔ ما زکریا». ضمناً در دیگر جاها قرآن اعلام میکند کتابی است که به بندهٔ خداوند محمد نازل شده است. به عنوان مثال «عبدنا» به معنی «بندهٔ ما» و یا «عبدالله» به معنی «بندهٔ خداوند». ولی دیگران گوشزد کردند با توجه به آیهٔ «قل یعبادی الذین أسرفوا» این درست نیست. در اکثر آیهها زمانی که قرآن بندهای را بندهٔ خدا میداند، آن شخص بندگی و اطاعت خداوند را میکند. اما در آیهٔ مذکور، خداوند کسانی که در نافرمانی استاد شده اند، بندهٔ خود میداند.