فاروق

فاروق

03 سپتامبر 2025

چه کسی اسلام را اختراع کرد؟

در جلسه‌های قرآن‌پژوهی ما، به صورت کلی بر این باور هستیم که هر کس باید بتواند قرآن را مطالعه کند و با گذاشتن وقت و انرژی و البته فکر کردن، آن را بفهمد. قرآن باید نوشته‌ای در دسترس باشد. اگر محتویات آن رمزنگاری شده‌اند، کلید قفل گشای آن در اختیار شخص خاصی نیست. هر کس که فکر دارد می‌تواند آن را مطالعه کند و بفهمد.

استدلال شخصی بنده این است که اگر قرآن پیام و کلام خداوند برای همهٔ مردم است، همهٔ مردم باید بتوانند با گذاشتن وقت و انرژی آن را بفهمند. اگر کلید درک قرآن تنها در اختیار افراد محدودی باشد، در این صورت در برای فساد باز می‌شود. همان‌طور که در فساد برای کتاب مقدس مسیحی باز شد. کلیسای کاتولیک گفت کتاب مقدس را تنها از طریق من می‌توانید بفهمید. و در هدایت از طریق من است.

این فساد تا به جایی بزرگ شد که بعضی کشیش‌های فاسد بهشت را در ازای مبلغی می‌فروختند. هم‌زمان کلیسا اجازهٔ هیچ‌گونه تفکر تازه و آزادی نمی‌داد. برای مثال با وجودی که کتاب مقدس راجع به شکل زمین صحبتی نکرده بود، کلیسا اعلام کرد که بر اساس کتاب مقدس زمین تخت است و جرم‌های آسمانی مانند خورشید و ماه به دور آن می‌چرخند. زمانی که دانشمندانی ایدهٔ گرد بودن زمین را مطرح کردند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و برخی نیز اعدام شدند.

ایمان شما می‌بایست توسط کلیسا تایید می‌شد. کلیسا تعیین می‌کرد چه کسی باورمند یا مومن و چه کسی ناباورمند یا کافر است.

در مورد اسلام البته، یک مرجعیت دینی تک برای تعیین حکم‌ها، قانون‌ها و یا تکفیر وجود نداشته است. در نتیجه برخی بر این باور هستند که ارتودکس(orthodox) و هترودکس(hetrodox) برای اسلام قابل تعیین نیست یا بی معنی است. برخی هم بر این باور هستند که اسلام سنی مذهب همان اسلام ارتودکس است. بنظر می‌آید تفکر کاملا آزاد بین باورمندها به اسلام وجود نداشته است. البته همیشه کسانی بودند که فکرهایی دور از فکرهای دیگران یا اسلام ارتودکس داشته‌اند. اما معمولا مسلمان‌هایی پیدا می‌شوند که با این افراد رفتارهای خوبی نمی‌کنند و حتی دستور اعدام شخص را نیز صادر می‌کنند.

در یکی از جلسه‌های قرآن‌پژوهی، یکی از شرکت‌کننده‌ها اعتراض کرد که «فکر می‌کنید تمام یافته‌ها و نظرهایی که طی ۱۴۰۰ سال دانشمندها دارند اشتباه است و نظر شما درست است؟». شرکت‌کننده‌ای دیگر در جلسه بود که نظرهایش مانند بدنهٔ غالب اسلام نیست. او پاسخ داد،‌ این نظرها طی ۱۴۰۰ سال نوشته نشده‌اند، طی ۷۰ سال نوشته شده‌اند.

این برای من قابل درک نبود. تا این که کمی در مورد چهار مکتب یا مذهب اسلام سنی مطالعه کردم. اسلام سنی را می‌توان همان اسلام ارتودکس در نظر گرفت. اکثر مسلمان‌ها، سنی مذهب و پیرو یکی از این چهار مذهب هستند. موسس‌های این چهار مذهب، به ترتیب زمانی امام ابو حنیفه، مالک، شافعی و حنبل هستند. نکتهٔ قابل توجه این است که این چهار نفر در فاصلهٔ زمانی بسیار کوتاهی از هم زندگی کردند:

  • ابو حنیفه از ۸۰ تا ۱۵۰ هجری
  • مالک از ۹۳ تا ۱۷۹ هجری
  • شافعی از ۱۵۰ تا ۲۰۴ هجری
  • حنبل از ۱۶۴ تا ۲۴۱ هجری

فاصلهٔ بین تولد امام ابو حنیفه تا مرگ امام حنبل تنها کمتر از ۲۰۰ سال است. همچنین امام مالک، استاد امام شافعی و خود امام شافعی استاد امام احمد ابن حنبل بود. دانشمند‌هایی که بعدا آمده‌اند،‌ اکثرا پیرو یکی از این چهار مکتب فکری بودند. البته مذهب‌های دیگری نیز وجود داشتند ولی اکثرا از بین رفتند. حتی مذهب حنبلی نیز امروز تعداد پیروهای بسیار کمی دارد. دو مذهب دیگر(در اسلام) که هنوز زنده هستند، مذهب‌های جعفری و زهیری هستند. امام جعفر صادق که موسس مذهب جعفری در نظر گرفته می‌شود، خود هم عصر امام ابو حنیفه بوده است. البته مذهب جعفری جزئی از اسلام شیعه در نظر گرفته می‌شود و نه اسلام سنی.

به عنوان یک نتیجه، اسلامی که امروزه وجود دارد حاصل فکر مستقل دانشمندها طی ۱۴۰۰ سال نیست. بلکه تا حد قابل توجهی حاصل فکر تعداد کمی دانشمند از قرن‌های نخست اسلام است. من بر این باور نیستم که همهٔ این فکر‌ها نادرست یا منحرف هستند. اما گمان می‌کنم احتمالا همه چیز اسلامی که امروز می‌شناسیم، کاملا به سمت «راه مستقیم» نیست.

ویرایش ۱۴ شهریور ۱۴۰۴:‌ یکی از دوستان از این نوشتهٔ من برداشت بدی کرد. به نقل از او:

اسلام وحی است و توسط خدا داده شده. و کسی آن را اختراع نکرده است. تفاوتی بین اسلام و فقه وجود دارد. فقه اختراع و تولید آدم‌هاست.

این البته درست است. اما برای کاربرد‌های روزمرهٔ ما، مثلا برای مردم بندرعباس، همین فقه امام شافعی برایشان «اسلام» است. برای مثال زمانی که می‌پرسی آیا دختری که ناخن گذاشته می‌تواند وضوی درست بگیرد، پاسخ این است که وضوی او قبول نیست زیرا امام شافعی گفته آب باید به همه جا برسد. اما آب به ناخن‌های اصلی نمی‌رسد. قرآن گفته باید آب به همه جا برسد؟

یا این‌که باید در نماز سورهٔ حمد را در هر رکعت بخوانید چون امام شافعی چنین گفته. کسی به قرآن یا حدیث رجوع نمی‌کند تا بررسی کند در نماز باید چکار کنیم. این زمانی بدتر می‌شود که دعاهای رکوع و سجده لازم هستند چرا که فلان ملا(یا آخوند) چنین یاد داده است. در حالی که در خود فقه شافعی این ذکر‌ها واجب نیستند.

ویرایش ۱۸ شهریور ۱۴۰۴: بعضی منابع قید می‌کنند که استاد هر دوی امام ابو حنیفه و امام مالک، امام جعفر صادق بوده است!

دسته بندی‌ها

برچسب‌ها